به گزارش صندلی سبز؛ او نوشت:
* دومين مناظره نامزدهاي انتخابات رياستجمهوري در حالي برگزار شد كه همچنان بحث سياست خارجي و بحث سازمان ملل و برجام و تحريمهاي امريكا عليه ايران، غايب اصلي مباحث بود. سياست خارجي جايگاهي متناسب به بزرگي بحران در پرسشها نداشت و غالب نامزدها نيز يا وارد اين مباحث نشدند يا با اشاره و ابهام و طرح مسائل انحرافي از كنار آن عبور كردند.
* ابتدا بايد از صدا و سيما پرسيد كه چرا مقرر شده كه ابربحران تحريمهاي جهاني عليه ايران يعني بزرگترين مانع حل بحران اقتصادي كشور و توسعه ملي، در مناظرههاي انتخاباتي در حاشيه بماند؟ چرا به صراحت از نامزدها پرسيده نميشود كه آنان چه نگاهي نسبت به رفع تحريمها دارند؟ چرا پرسيده نميشود كه اگر بهجاي دولت كنوني بودند در برابر فشار عظيم تحريمها چه ميكردند؟ و اگر عملكرد دولت روحاني، بهترين كار ممكن در برابر تحريمها نبوده راهحل مطلوب آنان چيست؟
* در مناظرهها درباره تورم بسيار شديد، بحران بدهيها، افزايش قيمتها، بحران بيكاري، بحران در توليد ملي، توقف فعاليت صنايع مختلف، بحران در صنايع كشاورزي و دامپروري، بحران در صنايع گردشگري، بحران در زمينه قاچاق و وضع معيشت مرزنشينان، بحران بانكها و بازارهاي مالي، بحران ازدواج و حتي بحران كاهش جمعيت، بحرانهاي زيستمحيطي و غيره صحبت ميشود اما گفته نميشود كه سهم تحريمها در اين فجايع ملي چقدر است.
* چرا گفته نميشود كه طي ۱۲سال گذشته هر روز ملت ايران فقيرتر شدهاند و عامل اصلي اين فقيرتر شدن سياست خارجي ايران بوده است؟
* چرا گفته نميشود كه بدون باز شدن درهاي اقتصاد جهاني به روي اقتصاد ايران، توسعه ملي موفق خيالي بيش نيست؟
* چرا گفته نميشود كه دامداري در سرزمين خشك ايران به واردات علوفه و خوراك دام نياز دارد و تحريم اقتصادي گسترده ايران هر زمان ميتواند تمامي صنايع دامپروري كشور را فلج كند.
* چرا گفته نميشود كه كشاورزي غالبا سنتي ايران با بحران آب كشور ناسازگار است و ايران براي توسعه كشاورزي خود به مدرنترين تجربيات، دانش و تجهيزات پيشرفته براي توليد محصولات كشاورزي با كمترين ميزان آب نياز دارد.
* چرا گفته نميشود كه خودكفايي در دنياي امروز يك تصور خيالي و يك توهم است و هيچ كشوري بدون روابط خارجي فعال و دوجانبه، به توان و قدرت اقتصادي دست پيدا نميكند.
* چرا درباره وابستگي شديد صنايع كشور به واردات و صادرات گفته نميشود؟ امروز تقريبا تمامي صنايع به واردات مواد اوليه و حتي بخشي از قطعات از يك سو و به بازارهاي بزرگ صادراتي براي توليد بيشتر و در نتيجه رقابتي شدن و اقتصادي شدن توليدات صنعتي وابسته هستند.
* چرا گفته نميشود كه ايران به سرمايههاي بزرگ خارجي نياز دارد و غالب صنايع مهم در حوزه نفت و گاز و پتروشيمي با سرمايههاي خارجي بنيان نهاده شده است و قطع اين ظرفيت مانع اساسي توسعه صنايع بزرگ بوده و هست.
* چرا گفته نميشود كه سياست خارجي بحران زا و سياستهاي امنيتيها در داخل باعث فرار سرمايه از كشور و خروج نيروهاي فكري و نخبگان از كشور ميشود و جز با باز شدن درهاي كشور به روي اقتصاد جهاني و جز با تغيير سياستهاي امنيتي، اين مسير قابل بازگشت نيست؟
* چرا گفته نميشود كه صنايع جهان و محصولات صنعتي، بهصورت مداوم متاثر از اختراعات و تكنولوژيهاي نو در حال كيفيتر، اقتصاديتر و رقابتيتر شدن هستند. بدون دسترسي به دانش و تكنولوژي نو جهاني، صنايع كشور هر روز فرسودهتر و غيراقتصاديتر و نهايتا زمينگيرتر ميشوند و راهاندازي مجدد آنها هم بدون اين تحولات ممكن نيست.
* چرا گفته نميشود كه سياست خارجي بحراني و سياستهاي بيخردانه امنيتي و اقدامات دولت پنهان باعث تعطيلي صنايع گردشگري ايران شده و حتي پايان بحران كرونا نيز بدون تغيير سياست خارجي و تغيير روشن دولت پنهان و نهادهاي امنيتي به اين فاجعه در اقتصاد كشور پايان نميدهد؟
* چرا گفته نميشود كه در حال حاضر رواج قاچاق كالا از كشورهاي همسايه، كمكي به معاش مرزنشينان مظلوم و راهي براي دسترسي اندك به برخي كالاهاي وارداتي مورد نياز مردم است و دلسوزي نسبت به مرزنشينان بدون تعيين تكليف سياست خارجي فريبي بيش نيست ؟
* چرا گفته نميشود كه تحريمها تا چه حد مشكلات درماني و تامين داروي بيماران را تشديد كرده است و باعث شده كه مصيبتهاي جهاني ناشي از همهگيري كرونا در ايران به مراتب بيشتر از كشورهاي مشابه بحران زا و مخرب باشد.
* بديهي است كه اگر با ديپلماسي خردمندانه بحرانهاي جهاني ايران حل شود به سرعت درهاي جهان به روي اقتصاد ايران گشوده خواهد شد و تاجران و بازرگانان متعددي از بخشهاي دولتي و خصوصي، از وزارتخانههاي گوناگون تجاري و اقتصادي و صنعتي و كشاورزي و از اتاقهاي بازرگاني و شركتهاي موسسات دولتي و خصولتي و خصوصي به سرعت سراغ گسترش روابط با جهان خواهند رفت و نيازي به هيچ كاري از سوي وزارت خارجه، جز حمايت سياسي براي حفظ و گسترش روابط رسمي و هنجار ايران با اين كشورها نخواهند بود.
* موضوع مهم آخر بحران ناشي از بيماري كوويد ۱۹ و اثرات آن بر زندگي مردم ايران است كه پرسشي درباره آن در مناظرهها مطرح نشد و نامزدهاي رياستجمهوري هم به آن نپرداختند. گسترش اين بيماري در همه جهان قيمت مواد غذايي را بسيار افزايش داده، هزينه زندگي مردم را بالا برده است، باعث بيكاري و نياز مردم به كمكهاي بلاعوض دولتي شده است و مشكلات معيشتي همه مردم جهان را افزون كرده است. طبعا مديريت اقتصاد بحراني ايران در دوران بحراني ناشي از گسترش بيماري كرونا به مراتب دشوارتر از شرايط بدون همهگيري كرونا بوده است و بحران كرونا ميتواند توضيحدهنده علل مشكلات بسيار زيادي براي مردم باشد. اما در ايران حتي مديريت بحران كرونا نيز در وضعيت تحريمهاي جهاني عليه ايران، مشكلاتي دوچندان داشته است. به دليل مشكلات ناشي از تحريمهاي هستهاي و تحريمهاي امريكا، ايران به موقع نتوانسته نسبت به تامين نياز واكسن اقدام كند و تامين ساير داروهاي مورد نياز بيماران نيز يك مشكل اساسي است. بيترديد مسووليت بخش مهمي از مرگ و مير بيماران كرونا در ايران نيز متوجه تحريمها و بحران سياست خارجي كشور بوده و هست.